کد مطلب:129521 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:230

فضیلت کربلا و قداست تربت آن
از آن روزی كـه خـداونـد زمـیـن را آفـریـد، بـه زمـیـن كـربـلا ـ طبق روایات - چنان شرافتی بخشیده كه بر هیچ جای دیگر زمین حتی مكه معظمه نبخشیده است.

بـرای مـثـال از امـام سـجـاد (ع) نـقـل شـده كـه فـرمـود: خـداونـد بـیـسـت و چـهـار هزار سـال پیش از آن كه كعبه را بیافریند و حرم قرارش دهد، زمین كربلا را حرمی امن و مبارك قـرار داد؛ و آنـگـاه كـه خدای متعال زمین را به لرزه در آورد و تكانش دهد، زمین كربلا همان گونه كـه هـسـت نـورانـی و پـاكـیزه بالا برده می شود و در برترین باغ از باغ های بهشت و بـرتـریـن خـانـه آن جـای مـی گـیـرد؛ كـه جـز پیامبران یـا رسـولان در آن مـنـزل نـكنند، و كربلا در میان باغ های بهشت همانند ستاره برای ساكنان زمین می درخشد و نور آن چشم بهشتیان را خیره می سازد و ندا می دهد: منم سرزمین مقدس، پاكیزه و مبارك كه سیدالشهداء و سرور جوانان بهشت را در بر گرفته ام. [1] .

خاك كربلا شفابخش است، چنان كه امام صادق (ع) فرمود:

«خاك قبر حسین بزرگ ترین دارو و درمان هر دردی است». [2] .

روایـات مـربـوط بـه فـضـیـلت كـربـلا تـنـهـا بـه آنـچـه شـیـعـیـان از ائمـه اطهار (ع) نقل كرده اند محدود نمی شود، بلكه در بسیاری از كتاب های دیگر فرقه های اسلامی نیز دیـده مـی شـود.


سـیـوطـی نـزدیـك بـه بـیـسـت روایـت از عـلمـای بـزرگ اهـل تـسـنـن، مـانـنـد بـیـهـقـی، ابـی نـعـیـم و امـثـال آنـان نقل كرده است. [3] .

باید دانست كه قداست برخی مكانها یا خاكها به سیره ی عملی رایج در میان مسلمانان صدر اسلام و حتی دوران رسول اكرم (ص) می رسد.

بـرزنـجـی مـی گـویـد: واجـب اسـت هر كس چیزی را از مدینه بیرون برد، آن را به جایش بـازگـردانـد و تـا چـنین نكند پیوسته گناهكار است، مگر از آن خاك به اندازه شفا برده بـاشـد، مـانـنـد خـاك قـتـلگـاه حـمـزه سـیـدالشـهـداء و خـاك سهیل؛ زیرا گذشتگان و نسلهای پس از ایشان بر این امر اتفاق نظر دارند. [4] .

همچنین این روش پس از روزگار رسول خدا (ص) نیز استمرار یافت.

عـلامـه سـمـهـودی در كتاب «وفاء الوفاء» گوید: هنگامی كه پیامبر (ص) وفات یافت مـردم از تـربـت شـریـف آن حضرت بر می گرفتند. آنگاه عایشه دستور داد كه مقابلشان دیوار كشیدند. درون دیوار سوراخی بود كه از آن تربت بر می گرفتند، پس ‍ عایشه فرمان داد كه آن را بستند. [5] .

مردم به طلب شفا از خاك ها بسنده نمی كنند بلكه جای گام های برخی اولیای خدا را نیز تـقـدیـس مـی نـمـایـنـد. حـال كـه چـنـیـن اسـت، چـرا نـشـود تـربـت فـرزنـد، دسـتـه گـل، جـگـر گـوشـه و پـاره ی تـن رسـول خـدا (ص) را تـقـدیـس كـرد و حال آنكه پاكیزه ترین و محترم ترین تربت ها است؟!

امـام صـادق (ع) فـرمـوده اسـت: فـاطـمـه ی زهـرا (س) دخـتـر رسول خدا (ص) تسبیحی داشت كه نخ آن پشم بود و شمار تكبیرات را روی آن گره زده بود؛ و آن را با دست می چرخاند و تكبیر و تسبیح می گفت. پس از آنكه حمزة بن عبدالمطلب بـه شـهـادت رسـیـد، حـضـرت بـا اسـتفاده از تربت وی تسبیح درست كرد و مردم نیز چنین كردند؛ و چون حسین (ع) به شهادت رسید، به خاطر فضیلت و برتری تربت وی، مردم به آن روی آوردند. [6] .


عـلامـه كـاشـف الغـطا گوید: «... حمزه در احد دفن شد و او را سیدالشهدا می گفتند و بر خـاك قـبـرش سـجـده مـی كـردنـد... هـنگامی كه حسین (ع) به شهادت رسید، او سیدالشهدا گردید، و بر تربت وی سجده می كنند.» [7] .

سیره ی شیعیان اهل بیت (ع)، به ویژه تا زمان امام صادق (ع) استمرار یافت؛ و آنان چیزی موسوم به حمزه را با خود حمل می كردند و آن مقداری از خاك بود كه درون كیسه ای برای سجده آماده كرده بودند. پس از آن، خاك تربت حسین (ع) برای سهولت كار نمازگزاران به صورت مهر درآمد. از آنجا كه ساییدن گونه و پیشانی بر زمین واجب است، چرا نباید بـر پـاك و پـاكـیزه ترین و مقدس ترین خاك های زمین یعنی تربت حسین (ع) كه روایات فراوانی در فضیلت آن نقل شده سجده كرد؟ [8] .

بـنـیـاد ایـن كار را امامان معصوم (ع) نهاده اند. نخستین كسی كه بر تربت حسین (ع) نماز خـوانـد و آن را مـسـجـد قرار داد امام زین العابدین (ع) بود. آن حضرت پس از خاك سپاری جنازه ی پدرش مشتی از خاك را كه پیكر شریف بر آن نهاده بود، برگرفت و از آن مهری و تـسـبـیـحـی سـاخـت و هـنـگامی كه بر یزید ملعون وارد شد و پس از بازگشتن از شام، به این خاك تبرك می جست و بر آن سجده می كرد؛ و برخی بیماری های خانواده اش را بـا آن درمـان مـی نمود. از آن پـس ایـن كـار مـیـان عـلویـان و شـیـعـیـان رواج یـافـت. [9] .

پس از امام زین العابدین (ع)، فرزندش امام محمد باقر (ع) و پس از او امام صادق (ع) و دیگر ائمه (ع) در این كار از آن حضرت پیروی كردند.

شـایـد راز سـجـده بـر تـربت حسین (ع) این باشد كه این كار پیوسته مصایب و فجایع بزرگی را كه بر آن حضرت وارد شد، در ذهن نمازگزار زنده نگه می دارد؛ حسین كه با قیام و شهادتش اسلام و نماز احیا گردید: «اشهد انك قد اقمت الصلوة»(گواهی می دهم كه تو نماز را به پا داشته ای). اگر قیام حسین نبود، نه نمازی می ماند و نه زكاتی، و امر به معروف و نهی از


منكر بی معنا می شد. حتی اسلام از میان می رفت و این سخن درخشان كه می گوید:«وجود اسلام محمدی و بقای آن حسینی است»، به طور كامل درست است.

از آنجا كه واجب است هنگام سجده پیشانی روی خاك گذاشته شود تا چه بهتر كه این خاك تربتی مقدس، همانند تربت امام حسین (ع) باشد. ایـنكـه دربـاره ی سـجـده بـر تـربـت پاك حسین به شیعه افترا می بندند و می گـویـند سجده بر تربت حسین (ع) نوعی بت پرستی است كه اسلام با آن مبارزه كرده، مـردود اسـت؛ زیـرا مـیـان سـجده برای چیزی و سجده بر چیزی فرق است، و شیعه برای خداوند بر تربت حسین سجده می كند؛ نه برای تربت حسین (ع). شایان ذكر است كه تقدیس تربت حسین (ع) تنها به شفا خواستن از آن محدود نمی گردد، بلكه شامل سجده برای خدا بر روی آن نیز می گردد - به این دلیل كه زمینی است پاك و پاكیزه - و چون در هنگام سجده باید پیشانی بر روی خاك گذاشته شود، چه بهتر كه بر روی پاكیزه ترین خاكها باشد.


[1] المزار، شيخ مفيد، ص 34؛ كامل الزيارات، ص 180، باب 88، شماره 4.

[2] همان، ص 125؛ همان، ص 289، باب 91، شماره 4.

[3] ر.ك: الارض و التربة الحسينية، محمد حسين كاشف الغطاء، ص 33 ـ 34.

[4] نزهة الناظرين، برزنجي، ص 116.

[5] وفاء الوفاء، ج 1، ص 385.

[6] بحار الانوار، ج 101، ص 133.

[7] الارض و التربة الحسينيه، ص 49.

[8] همان، ص 50 ـ 53.

[9] همان.